سلام یه...
سلام یه زحمت واست داشتم
هروقت از جلو آینه رد شدی ، این دوست منم ببوس !
دلی بستم به آن عهدی که بستی
تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .
مسافر بی بدرقه من
اینقدر بی صدا رفتی
که از وداع جا ماندم
، باز به غیرت چشمانم
که آبی پشت سرت ریختند !
تا حالا کفشاتو نگاه کردی ؟؟
دو تا عاشق.
دوهمراه که بی هم می میرن.
با هم خاکی میشن,
بدونه هم زیره بارون نمیرن,
کاش آدما هم یه کم از کفشاشون یاد بگیرن
برای هزارمین بار پرسید:
تاحالا شده من دلت رو بشکنم؟
منم برای هزارمین بار به دروغ گوفتم:
نه. هیچ وقت… تا مبدا دلش بشکنه
خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد:
او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.
او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.
او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد
اگه یه روز بهت گفتند ۱۰۰۰ نفر دوستت داره،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند ۱۰۰ نفر دوستت داره،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند ۱۰ نفر دوستت داره،بدون اولیش منم.
اگه یه روز بهت گفتند ۱ نفر دوستت داره،بدون اون یه نفر منم.
اگه یه روز بهت گفتند کسی دوستت نداره،بدون من مردم!!!
همیشه سکوت نشانه ی رضایت نیست
گاهی سکوت می کنم تا
بفهمی چه بی صدا باختی …
این روزها من خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا آرامش
او خط خطی نشود…
بعضـى ها گــریه نمى کنند
اما از چشم هایشان معلوم است
که اشــکى به بزرگى یک سکــوت
گوشه چشمشان به کمــین نشسته …
دلی بستم به آن عهدی که بستی
تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .
حالا دیگر شیشه پَهن عینک دودی
هم قرمزی چشمهایم را قد نمی دهد !
چقد دردناکه آچار فرانسه همه باشی
ولی خودت گره های کور زندگیت
رو به زور دندونات باز کنی …
چند روزیست دست هایم را
با چند کتاب و نوشته سرگرم کرده ام
اما گول نمی خورند
، هیچ چیز معجزه ی دست های تو نمی شود !
گاهی دلم برای گوشهایم می سوزد
طفلکی ها سکوت را هم باید گوش کنن !
مدت هاست بی آن که باشی با تو زندگی کرده ام !
دوستت داشتم… یادت هست؟
گفتم دوستت دارم…
و تو گفتی کوچکی برای دوست داشتن
رفتم تا بزرگ شوم …
اما انقدر بزرک شدم که یادم رفت دوستت دارم
دوستی یه حادثه و جدایی قانون است.
بیا حادثه آفرین و قانون شکن باشیم
نگو بار گران بودیمو رفتیم.
نگو نامهربون بودیمو رفتیم.
آخه اینها دلیل محکمی نیست.
بگو با دیگران بودیم و رفتیم.
مواظب افکارت باش آنها تبدیل به کلمات می شوند.
مواظب کلماتت باش آنها اعمالت می شوند.
مواظب اعمالت باش آنها عاداتت می شوند.
مواظب عاداتت باش آنها شخصیتت می شوند.
مواظب شخصیتت باش آن سرنوشتت می شود
به او گفتم غمگین ترین ترانه را برایم بخوان
چشمهایش را بست و آرام آرام گریست
زندگی گل سرخئ است که گلبرگهایش
خیالی وخارهایش واقعی است
میگن قلب آدما اندازه مشتشونه
ولی چطوری یه دنیا مهربونی
یه آسمان صداقت
یه کهکشان محبت
یه دریا عشق
تو مشتت جا شده؟
غروب شد، خورشید رفت،
آفتابگردان به دنبال خورشید میگشت.
ناگهان ستاره چشمک زد.
آفتابگردان سرش را پایین انداخت،
گلها هرگز خیانت نمیکنند
کاش میشد بوسه ها را قاب کرد
مثل نامه سوی هم پرتاب کرد
کاش میشد عشق را تقسیم کرد
مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد
اولین بار
که بخواهم بگویم دوستت دارم خیلی سخت است
تب می کنم عرق می کنم میلرزم
جان می دهم هزار بار
می میرم وزنده می شم پیش چشمهای تو
تا بگویم دوستت دارم
اولین بار که بخواهم بگویم دوستت دارم
خیلی سخت است
اما آخرین بار آن از همیشه سخت تر است
و امروز می خواهم برای آخرین بار بگویم دوستت دارم
و بعد راهم را بگیرم و بروم
چون تازه فهمیدم
تو هرگز دوستم نداشتی.
ﻣﻦ ﻫﻨﻭﺯ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
برای من
دوست داشتن
آخرین دلیل دانایی است
اما هوا همیشه آفتابی نیست
عشق همیشه علامت رستگاری نیست
... و من گاهی اوقات مجبورم
به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم
چقدر خیالش آسوده است
چقدر تحمل سکوتش طولانی ست
چقدر ...
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی،
می خواهی بمانی
رفتاری می بینی که انگار باید بروی
و این بلاتکلیفی
خودش کلــــــی جـــــــهنم است ...
وقتی قرار است بروی ، دل دل نکن ...
منتظر نمان
هیچ اتفاقی ماندگارت نمی کند.
وقتی قرار است بروی، حتما دل شوره هایت را مرور کرده ای
یادگاری هایت را ، بغض های پشت سرت را ...
یا می روی بی آنکه یادت بیاید کوچه هایی را که قدم زدیم
و باران هایی که بر سرمان بارید
و چراغ قرمز هایی که هنوز نمی دانم چرا دوستشان داشتیم.
بهانه برای رفتن زیاد است
این ماندن است که بهانه نمی خواهد
این ماندن است که دل می خواهد
شهامت می خواهد، عشق می خواهد ...
حالا هی تو بگو باید بروی ، اصلا همه دنیا را جاده بکش
بگو که عشق به درد شعر ها می خورد
و من می ترسم از کسی که دیگر
حتی شعر هم قلبش را نمی لرزاند
کسی که می داند به غیر از من ، کسی منتظرش نیست
اما دلش ، هوای پریدن دارد ...
وقتی قرار است بروی، حتی به آیینه نگاه نکن
شاید چشم های کسی که روبروی تو ایستاده
منصرفت کند از رفتن
شاید نم اشکی ببینی ، غباری ،
خیالی دور در آستانه ویران شدن
شاید ناخودآگاه در آینه لبخند بزنی
و به تصویر دیرآشنای محصور در قاب بگویی : سلام ...
شاید هنوز روح کودکانه ات از گوشه ای سرک بکشد
و نگران باشد که مبادا فراموشش کنی ...
تو لبخند بزن !
من غربت پشت آن لبخند را خوب می شناسم
نمی گویم نرو
اصلا مگر چیزی عوض می شود ؟!
فقط یک فالله خیرالحافظین می خوانم
و به چهار جهت فوت می کنم ...
حتی اگر دیگر نبینمت ،
هر شب به خوابت می آیم
تا به یادت بیاورم که بی خداحافظی رفتی ...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تاپ تاپ قلبت و آدرس taotaoghalbat.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 340
بازدید ماه : 766
بازدید کل : 119954
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 550
تعداد آنلاین : 1
دانلود آهنگ جديد